عرشیا امامقلیزاده یکی از هزاران جوانی بود که در جریان اعتراضات ۱۴۰۱ ایران، به جرم “عمامهپرانی” بازداشت شد. اما آنچه بر او گذشت، فراتر از یک بازداشت ساده بود. شکنجههای روانی و جسمی که در دوران حبس متحمل شد، آنقدر سنگین بودند که تنها چند روز پس از آزادی، او را به پرتگاه نابودی کشاند.
او برای مادرش تعریف کرده بود که چطور تحت شکنجههای شدید قرار گرفته است:
“آنقدر زدند که بگویم اشتباه کردم، ولی نگفتم. گفتم که کاری نکردم که بگویم اشتباه کردم.”
این روایت، تنها یکی از صدها داستانی است که نشان میدهد چگونه سیستم سرکوب، روح جوانان را در هم میشکند
روز گذشته، گروهی از حامیان قانون حجاب در مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند و از محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس، خواستند که به جای «داستانبافی»، قانون را بدون تأخیر اجرا کند. این تجمع در حالی برگزار شد که بحثها و اختلافات پیرامون اجرای حجاب اجباری همچنان ادامه دارد.
در ماههای اخیر، پس از کاهش سختگیریهای مرتبط با حجاب، گروههای محافظهکار فشار بیشتری برای بازگشت قوانین سختگیرانه وارد کردهاند. با این حال، اجرای مجدد حجاب اجباری با چالشهای جدی مواجه است. اعتراضات گسترده در دو سال اخیر نشان داده که بخش بزرگی از جامعه دیگر پذیرای این محدودیتها نیست و تلاش برای اعمال دوباره آن، با مقاومت اجتماعی روبهرو خواهد شد
مهدی عیدیوندی، شهروند ساکن مسجدسلیمان، همچنان در وضعیت بلاتکلیف به سر میبرد. وی در ۲۸ اسفند ۱۴۰۳ توسط نیروهای امنیتی در مقابل محل کار خود بازداشت شد. پس از گذشت بیش از یک هفته، هیچ اطلاع دقیقی از وضعیت او منتشر نشده است. این بازداشت در شرایطی رخ داده که در هفتههای اخیر چندین شهروند دیگر نیز در مسجدسلیمان به اتهامات مختلف بازداشت شدهاند و بیخبری از وضعیت آنها همچنان ادامه دارد